خداوند کرسی. صورتی از صور شمالی فلک مجاور قطب شمال که همیشه در طرف مقابل دب اکبر است بنسبت ستارۀ قطبی. و آن به صورت زنی بکرسی نشسته و هر دو پای فروهشته توهم شده است. سر و تنش بر کهکشان کشیده و آن را خداوند کرسی و خداوند عرش وخداوند منبر نیز نامند و مشتمل بر 55 ستاره است از جمله صدر و کف الخضیب. و صاحب جهان دانش گوید: ذات الکرسی، خداوند کرسی. نام صورتی از صور فلکیه از ناحیه شمالی و آن را بر صورت زنی توهم کرده اند بر کرسی نشسته و پایها فروهشته و آن سیزده کوکب است و از کواکب او کوکبی روشن است از قدر ثالث و او را کف الخضیب خوانند - انتهی. و نامهای دیگر آن عرش و منبر و مراءه ذات الکرسی است. رجوع به ثوابت در همین لغت نامه شود
خداوند کرسی. صورتی از صور شمالی فلک مجاور قطب شمال که همیشه در طرف مقابل دب اکبر است بنسبت ستارۀ قطبی. و آن به صورت زنی بکرسی نشسته و هر دو پای فروهشته توهم شده است. سر و تنش بر کهکشان کشیده و آن را خداوند کرسی و خداوند عرش وخداوند منبر نیز نامند و مشتمل بر 55 ستاره است از جمله صدر و کف الخضیب. و صاحب جهان دانش گوید: ذات الکرسی، خداوند کرسی. نام صورتی از صور فلکیه از ناحیه شمالی و آن را بر صورت زنی توهم کرده اند بر کرسی نشسته و پایها فروهشته و آن سیزده کوکب است و از کواکب او کوکبی روشن است از قدر ثالث و او را کف الخضیب خوانند - انتهی. و نامهای دیگر آن عرش و منبر و مراءه ذات الکرسی است. رجوع به ثوابت در همین لغت نامه شود
از زبیر بن عوام آرند، که بروز بدر، عبیده بن سعید بن عاصی را دیدم بر اسبی و زرهی تمام در برکه تنها دو چشم وی پیدا بود و میگفت: انا ابوذات الکرش. و در دست وی نیزه ای کوتاه بود و پس از قتل وی نیزه در تسهیم غنائم، رسول اکرم صلوات الله علیه و سلم را شد و در دیگر جنگها آن را پیشاپیش رسول میبردند
از زبیر بن عوام آرند، که بروز بدر، عبیده بن سعید بن عاصی را دیدم بر اسبی و زرهی تمام در برکه تنها دو چشم وی پیدا بود و میگفت: اَنا ابوذات الکرش. و در دست وی نیزه ای کوتاه بود و پس از قتل وی نیزه در تسهیم غنائم، رسول اکرم صلوات الله علیه و سلم را شد و در دیگر جنگها آن را پیشاپیش رسول میبردند